تيتر «پائولو عمــر ديبالا» در حساب فيسبوك روزنامهنگار سرشناس ايتاليا در همين چند ساعت گذاشته حسابي سر و صدا كرده و بازخوردهاي خاص خودش را داشته است؛ اما داستان چيست؟
بارش باران شدت گرفته و دوربين وقتي چهره تماشاگران را نشان ميدهد كمتر كسي است كه آثار خيس شدن در چهرهاش مشخص نباشد. نمايش يووه در نيمه دوم نا اميد كننده است و توپ و ميدان در اختيار كيهوو است. دوربين مدام كوادرادو را كه در كنار زمين مشغول گرم كردن است نشان ميدهد. يعني او قرار است كلاف گره خورده بازي را باز كند؟
تابلوي تعويض بالا ميرود؛ داگلاس كاستا بايد جاي خود را به پائولو ديبالا بدهد. تماشاگران به شدت تشويقش ميكنند تا نشان دهند اگر كارگردان تلويزيوني، مهاجم كلمبيايي يووه، بازيكن مورد نظرش براي ورود به بازي است؛ كمي آن سو تر و روي صندليهاي استاديوم تماشاگران يكصدا جواهر آرژانتيني يووه را يگانه منجيشان ميدانند.
انگار فقط كافي بود تا به بازي بيايد؛ توپ و ميدان ناگهان در اختيار يووه قرار ميگيرد. پشت تمام حركات هجومي او قرار دارد. آنقدر با صلابت و مطمئن مديريت تاكتيكي تيم را به دست ميگيرد كه يوونتوس بيرمق همچون كالبدي كه روح در آن دميده شده باشد جاني دوباره ميگيرد. بازيكنان نيز همه مسحور كاريزماي حضور او در زمين شدهاند. همه را دريبل ميكند، پاسهاي استثنايي ميدهد، به زيبايي دروازه كيهوو را باز ميكند و با نشان دادن هماهنگياش با هيگواين؛ دقايقي ترسناك را براي بارسلوناييها ترسيم ميكند.
در احوالاتي كه آمار مصدومان يووه ساعت به ساعت افزايش پيدا ميكند، ديبالا دقيقه به دقيقه آمادهتر ميشود. اين يعني از دست دادن الماسهاي سياه و سپيد و به جايش جواهر ذخيره كردن. ديگر نميتوان ديبالا را تنها جواهر خطاب كرد. هرقدر او پختهتر و بزرگتر ميشود جواهر به كوهي از جواهرات مبدل ميشود.؛ اين را همه بيانكونريها وقتي ديشب زير هجوم بيرحمانه باران در آليانز استاديوم دوربين تصاوير بسته او را نشان ميداد ديدند.
حالا بهتر ميتوانيم به نوشته روبرتو بكانتيني روزنامهنگار كهنهكار ايتاليا كه در ابتدا به آن اشاره شده بود بازگرديم. او كه پس از نمايش خيرهكننده ديبالا در بازي مقابل كيهوو ورونا، با تمجيد از اعجاز شماره 10 يووه و شباهت فراوان سبك بازي او با عمر انريكه سيوري ديگر ستاره آرژانتيني سالهاي دور يووه گفت بود: «ديگر نگوييد: پائولو ديبالا، بگوييد پائولو عمر ديبالا».
وقت آن فرا رسيده تا همنوا با بكانتيني يكصدا كوه جواهر يووه را پائولو عمر ديبالا را صدا بزنيم و مغرورانه و لبريز از اميد، با سلاحي مرگبار از جنسِ جواهراتي كمياب، به فتح قلعه نيوكمپ بيانديشيم.